همه دسته‌بندی‌ها

سرعت در مقابل دقت: یافتن تعادل مناسب در سیستم‌های قرارگیری SMT

2025-11-15 18:53:12
سرعت در مقابل دقت: یافتن تعادل مناسب در سیستم‌های قرارگیری SMT

درک معامله بین سرعت و دقت در ماشین‌های برداشت و قرار دادن SMT

SMT-Pick and Place Machine-TC06 (Small and medium-sized studios)

مبادله اساسی بین سرعت و دقت در عملکرد ماشین‌های SMT

متعادل کردن سرعت و دقت یکی از آن مشکلات دشواری است که مهندسان هر روز در تولید الکترونیک با آن مواجه هستند. وقتی ماشین‌های SMT با حداکثر سرعت کار می‌کنند، قطعاً تعداد قطعات نصب شده در هر ساعت (CPH) افزایش می‌یابد، اما جایی باید از دقت کاسته شود. قرارگیری قطعات کمتر دقیق خواهد بود، به‌ویژه برای آن قطعات بسیار کوچک که نیازمند موقعیت‌گذاری در محدوده ۲۰ میکرون یا حدود آن هستند. چرا این اتفاق می‌افتد؟ در اصل به این دلیل که ماشین‌ها در شروع و توقف ناگهانی و همچنین لرزش‌های ناشی از حرکت سریع دچار مشکل می‌شوند. سیستم‌های امروزی پیک و پلیس با استفاده از کنترل‌های حرکتی بهتر و دوربین‌هایی که به‌صورت پویا تنظیم می‌شوند، تلاش می‌کنند این مشکل را رفع کنند. با این حال، هیچ‌کس ادعا نمی‌کند که این راه‌حل‌ها به‌طور کامل همه چیز را حل می‌کنند. فیزیک محدودیت‌هایی بر آنچه می‌توانیم در حال حاضر دستیابی کنیم اعمال می‌کند، صرف‌نظر از اینکه مهندسان ما چقدر باهوش باشند.

قطعات در هر ساعت (CPH) به عنوان معیاری کلیدی برای کارایی تولید

CPH یا تعداد قطعات در هر ساعت در اصل معیاری است که همه برای درک میزان کارایی یک خط مونتاژ SMT به آن توجه می‌کنند. این عدد به ما نشان می‌دهد که در صورت ایده‌آل بودن تمام شرایط، یک دستگاه به‌طور تئوری می‌تواند در یک ساعت چند قطعه را قرار دهد. بر اساس گزارش‌های ارائه‌شده از سوی اغلب تولیدکنندگان، تجهیزات پیشرفته می‌توانند به حدود ۱۲۰ هزار قطعه در ساعت دست یابند. اما بیایید واقعبین باشیم، هیچ‌کس در عمل روزانه به این اعداد نمی‌رسد. تولید در دنیای واقعی معمولاً حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد پایین‌تر از این ارقام ایده‌آل است، به دلیل توقف‌های متعدد برای تعویض فیدرها، جابجایی بردها و انجام بازرسی‌های تصویری که انجام آن‌ها ضروری است. مدیران کارخانه باید نقطه بهینه‌ای را بین تمایل به افزایش ظرفیت تولید و حفظ استانداردهای کیفی پیدا کنند. وقتی دستگاه‌ها بیش از حد به سرعت بهینه خود رانده شوند، حدس بزنید چه اتفاقی می‌افتد؟ اشتباهات بیشتری در قرارگیری قطعات رخ می‌دهد و در نهایت تعداد کمتری از محصولات در اولین بار با موفقیت از خط تولید خارج می‌شوند.

نیازمندی‌های دقت زیر ۲۰ میکرون در تولید الکترونیک پیشرفته

در دنیای امروز تولید الکترونیک، دستیابی به دقت زیر ۲۰ میکرون برای کار با قطعات بسیار کوچک مانند تراشه‌های سایز 0201 و بسته‌بندی‌های میکرو-BGA ضروری شده است. به این فکر کنید: این سطح از دقت تقریباً معادل عرضی است که تنها یک پنجم عرض یک رشته موی انسان دارد. برای دستیابی به این جزئیات، تولیدکنندگان به پایه‌های ماشین‌آلات بسیار محکم، سیستم‌های بینایی فوق‌العاده دقیق برای قرارگیری قطعات و همچنین مدیریت سخت‌گیرانه دما در طول فرآیند تولید نیاز دارند، چرا که حتی تغییرات جزئی در دما می‌تواند تمام فرآیند را تحت تأثیر قرار دهد. با حرکت به سمت فواصل کوچک‌تر قطعات در بخش‌های مختلف، به‌ویژه در حوزه‌های مهمی مانند الکترونیک خودرو، دستگاه‌های پزشکی و سیستم‌های هوافضا که شکست مجاز نیست، حفظ این تحملات بسیار دقیق اهمیت بیشتری نسبت به کالاهای مصرفی معمولی دارد. و در همینجا چالش واقعی مهندسان در حال حاضر قرار دارد: آنها چگونه می‌توانند با این مشخصات میکروسکوپی همگام بمانند و در عین حال نرخ تولید سریع‌تری را پیش ببرند؟ این تعادل‌گذاری بین دقت و سرعت، بخش عمده‌ای از آنچه امروزه در طراحی تجهیزات فناوری نصب سطحی (SMT) مورد توجه قرار می‌گیرد، را تعریف می‌کند.

چگونه تعادل بین سرعت و دقت بر بهره‌وری کلی تولید و کیفیت تأثیر می‌گذارد

یافتن تعادل مناسب بین سرعت و دقت، در میزان تولید و کیفیت خروجی بسیار مهم است. هنگامی که تولیدکنندگان به دنبال افزایش سرعت قرارگیری قطعات هستند، اگرچه اعداد بالاتری در عملکرد دستگاه مشاهده می‌شود، اما اغلب این امر منجر به عدم ترازی قطعات می‌شود. این عدم ترازی‌ها به معنای انجام کار اضافی برای تعمیر آن‌ها یا صرف‌نظر کردن از آن‌ها به‌طور کامل است که در نهایت باعث کاهش مقدار تولید واقعی در سیستم می‌شود. برخی تحقیقات در این زمینه نشان می‌دهد که افزایش سرعت حدود ۱۵ درصدی، تنها ممکن است به بهبود حدود ۳ تا ۵ درصدی در توان عملیاتی منجر شود، در صورتی که تمام مشکلات کیفی در نظر گرفته شوند. بهترین نتایج در نقطه میانی حاصل می‌شود که دستگاه‌ها همچنان به اهداف دقت خود دست می‌یابند و در عین حال توانایی قراردادن قطعات سالم را با نرخ مناسبی دارند. این نقطه بهینه ثابت نیست؛ بلکه بسته به عوامل مختلفی مانند نوع قطعات مورد استفاده، پیچیدگی برد الکترونیکی و قابلیت‌های خاص هر دستگاه تغییر می‌کند.

فناوری‌های کلیدی که دقت در دستگاه‌های SMT Pick and Place را ممکن می‌سازند

سیستم‌های بینایی پیشرفته برای همترازی مؤلفه‌ها و اصلاح خطاهای در زمان واقعی

امروزه دستگاه‌های قرارگیری و برداشت (پیک اند پلیس) فناوری نصب سطحی (SMT) با سیستم‌های بینایی پیشرفته تجهیز شده‌اند که از دوربین‌های با وضوح بالا همراه با هوش مصنوعی برای پردازش تصویر استفاده می‌کنند. این سیستم‌ها قادر به دستیابی به دقتی حدود ۲۰ میکرون در قرارگیری مؤلفه‌ها روی برد مدار هستند. چیزی که این سیستم‌ها را بسیار مؤثر می‌کند، توانایی آن‌ها در تشخیص مؤلفه‌ها در حال حرکت و انجام تنظیمات فوری برای هرگونه مشکل زاویه‌ای یا موقعیتی در حین قرارگیری واقعی است. تولیدکنندگان دریافته‌اند که استفاده از همترازی راهنمای بینایی، خطاهای تولید را در مقایسه با روش‌های مکانیکی قدیمی تقریباً ۹۰٪ کاهش می‌دهد. این بدین معناست که تعداد برد‌های ردشده از خط تولید به‌طور چشمگیری کاهش می‌یابد که این امر به‌ویژه در کار با برد‌های الکترونیکی متراکم که حتی خطاهای کوچک نیز اهمیت زیادی دارند، بسیار ارزشمند است.

کنترل سروو و دقت فیدر: پایه‌های تکرارپذیری در قرارگیری

قرارگیری مولفه‌ها به‌صورت مداوم به سیستم‌های کنترل سرووی دقیق و فناوری پیشرفته فیدرها بستگی زیادی دارد. موتورهای سروو که گشتاور بالایی دارند و از سیستم‌های بازخورد حلقه بسته بهره می‌برند، دقت را تا حدوداً ۱۵ میکرون مثبت یا منفی حفظ می‌کنند. در همین حال، فیدرهای هوشمند پیشروی نوار را به‌صورت خودکار مدیریت می‌کنند تا قطعات همواره در موقعیت دقیق قرار بگیرند. تمام این فناوری‌های پس‌زمینه باعث می‌شوند که قابلیت تکرارپذیری در نصب بیش از ۹۹٫۹۵ درصد باشد. این سطح از تکرارپذیری تفاوت بزرگی در خطوط تولید انبوه ایجاد می‌کند که در آن کیفیت باید در هزاران واحد به‌صورت یکنواخت حفظ شود.

دستاوردهای جدید در کنترل حرکت که دقت نصب زیر ۲۰ میکرون را ممکن می‌سازد

آخرین بهبودهای فناوری کنترل حرکت واقعاً نحوهٔ قرارگیری دقیق قطعات را در دستگاه‌های نصب سطحی (SMT) متحول کرده است. امروزه ما شاهد ترکیب موتورهای خطی با سیستم‌های محرک مستقیم هستیم که می‌توانند با شتابی بیش از 2G شتاب بگیرند، اما همچنان ثبات کافی برای موقعیت‌یابی دقیق حفظ کنند. این امر در عمل به این معنی است که دستگاه‌ها بسیار سریع کار می‌کنند بدون آنکه از دقت بالای خود بکاهند. جالب‌ترین بخش اینجاست: این سیستم‌ها لرزش‌ها را در لحظه کاهش می‌دهند و به‌طور پویا برای تغییرات دما تنظیم می‌شوند. بنابراین حتی در طول شیفت‌های تولید طولانی که دستگاه‌ها با حداکثر سرعت مشغول تولید قطعات هستند (در اینجا صحبت از صدها قطعه در ساعت است)، دقت فوق‌العاده زیر ۲۰ میکرون را در تمام مراحل حفظ می‌کنند.

بهینه‌سازی فرآیندهای SMT برای داشتن تولید متعادل و کیفیت مناسب

راهبردهای بهینه‌سازی فرآیند برای محیط‌های تولیدی با تنوع بالا و حجم پایین

درست انجام دادن فرآیندهای SMT برای تولید با تنوع بالا و حجم پایین به معنای یافتن راه‌هایی برای کار سریع بدون از دست دادن دقت است. یک رویکرد خوب، متعادل‌سازی خط است که در آن ما کارهای قرارگیری را بین چند دستگاه پخش می‌کنیم تا هیچ چیزی عقب نماند. تنظیمات فیدر نیز بسیار مهم است. وقتی که قطعات بر اساس میزان استفاده‌شان سازماندهی می‌شوند، زمان حرکت نازل کاهش می‌یابد. بازرسی‌های منظم نگهداری نیز به روان بودن همه چیز کمک می‌کند. ما مطمئن می‌شویم که نازل‌ها را کالیبره می‌کنیم، دوربین‌ها را بررسی می‌کنیم و به طور دوره‌ای فیدرها را تأیید می‌کنیم تا قطعات همچنان دقیقاً در جای مورد نظر قرار بگیرند. همه این تاکتیک‌ها به کارخانه‌ها کمک می‌کنند تا حتی زمانی که محصولات دائماً تغییر می‌کنند و اندازه دسته‌ها کوچک باقی می‌ماند، قابل اعتماد بمانند؛ که امروزه تقریباً استاندارد در محیط‌های تولیدی با تنوع بالا محسوب می‌شود.

مطالعه موردی: حفظ دقت قرارگیری در حالی که خروجی CPH افزایش می‌یابد

یک شرکت بزرگ الکترونیکی توانست تولید خود را از نظر تعداد قطعات در ساعت (CPH) حدود ۳۳٪ افزایش دهد، بدون آنکه دقت قرارگیری زیر ۲۰ میکرون تحت تأثیر قرار گیرد. این دستاورد را با انجام تنظیمات جدی در فرآیند به دست آوردند. تیم به‌طور ویژه بر بهینه‌سازی نحوه تنظیب فیدرها تمرکز کرد و سیستم‌های نظارت بلادرنگ را در سراسر خط تولید به کار گرفت. این اقدامات به کاهش زمان توقف غیرضروری ماشین‌آلات و کاهش چشمگیر اشتباهات قرارگیری کمک کرد. عامل اصلی موفقیت، برقراری ارتباط مناسب دستگاه‌های SMT نوع pick and place با سایر تجهیزات قبل و بعد از آنها در خط تولید بود. مشخص شد که با اعمال تنظیمات مناسب در تمام زنجیره تولید، می‌توان به ارقام بهتری از تولید دست یافت بدون آنکه مجبور به قبول نتایج پایین‌تر از نظر کیفیت باشیم.

هزینه پنهان سرعت: هنگامی که CPH بالا به دلیل انحراف دقت، باعث کاهش بازدهی اولیه می‌شود

تلاش برای دستیابی به بیشترین تعداد مؤلفه در ساعت (CPH) ممکن است در واقع به بازده اولیه آسیب بزند، زیرا انحراف دقت باعث می‌شود هزینه‌های پنهان از هرگونه سود حاصل از عبور سریع‌تر کاسته شود. ماشین‌های قرارگیری SMT زمانی که فراتر از سطح دقت بهینه خود رانده می‌شوند، خطاهای کوچکی ایجاد می‌کنند. این اشتباهات کوچک به ویژه در مورد قطعات ریز با گیت‌های ظریف و آرایه‌های توپی (BGA) بسیار تشدید می‌شوند. چه اتفاقی می‌افتد؟ مشکلات لحیم‌کاری از همه جا پدیدار می‌شوند و همراه آنها انواع مشکلات ترازبندی رخ می‌دهد. کارخانه در نتیجه زمان بیشتری را صرف کارهای اصلاحی می‌کند یا به سادگی برد‌های معیوب را دور می‌اندازد. این امر با وجود اینکه ماشین از نظر مشخصات فنی سریع‌تر کار می‌کند، بازده واقعی تولید را کاهش می‌دهد. تولیدکنندگان هوشمند به جای تعقیب رکوردهای سرعت، نظارت دقیقی بر این دارند که تنظیمات سرعت چگونه بر معیارهای واقعی کیفیت تأثیر می‌گذارند.

دقت قرارگیری مؤلفه‌ها و قابلیت اطمینان بلندمدت مونتاژ برد مدار چاپی

تأثیر دقت قرارگیری SMT بر یکپارچگی اتصالات لحیمی و نرخ کارهای اصلاحی

دقت در قرارگیری قطعات تأثیر بسزایی بر کیفیت اتصالات لحیم‌کاری و همچنین کارایی فرآیند تولید دارد. هنگامی که ماشین‌های SMT پیک و پلیس دقتی زیر ۲۰ میکرون داشته باشند، تمامی قطعات دقیقاً روی لایه‌های خمیر لحیم قرار می‌گیرند و این امر منجر به عملکرد مناسب خمیر لحیم و تشکیل اتصالات محکم می‌شود. اما حتی خطاهای بسیار کوچک نیز اهمیت زیادی دارند. انحرافی به اندازه ۵۰ میکرون می‌تواند به مشکلاتی مانند پوشش ناکافی لحیم، عیب معروف «تومب‌استون» (قطعاتی که به جای دراز کشیدن روی برد، به صورت عمودی قرار می‌گیرند) یا ایجاد پل‌های لحیم در نقاط غیرمجاز منجر شود. اینگونه مشکلات باعث کاهش نرخ بازدهی اولیه تولید تا حدود ۱۵ درصد می‌شوند. و هنگامی که بردها نیاز به تعمیر دستی دارند، حدود ۴۵ دلار هزینه اضافی به ازای هر واحد ایجاد می‌شود. بدتر از آن، گرمای ایجاد شده از تعمیرات دستی به مرور زمان استحکام برد را کاهش می‌دهد. بررسی اینکه چگونه خطاهای قرارگیری به هزینه‌های تعمیر تبدیل می‌شوند، نشان می‌دهد که دقت تنها مسئلهٔ انجام صحیح کار در ابتدا نیست؛ بلکه نقش مهمی در کنترل هزینه‌های تولید و حفظ قابلیت اطمینان محصول دارد.

ریسک‌های عدم ترازبندی در مؤلفه‌های با گیت نازک و آرایه‌های کروی (BGAs): عوامل اصلی و پیشگیری

مؤلفه‌های با گیت نازک و آرایه‌های کروی (BGA) شرایط خاصی در ترازبندی ایجاد می‌کنند که حتی انحرافات جزئی نیز منجر به خرابی‌های فاجعه‌بار می‌شوند. مؤلفه‌هایی با گیت زیر 0.4 میلی‌متر نیازمند دقت قرارگیری در حدود 15 تا 20 میکرون هستند تا تراز دقیق بین گلوله و پد تضمین شود. عوامل ریشه‌ای رایج عدم ترازبندی شامل:

  • محدودیت‌های سیستم بینایی : نورپردازی ناکافی یا وضوح دوربین که در تشخیص تغییرات ظریف مؤلفه ناکارآمد است
  • انحراف مکانیکی : سایش در نوزل‌ها یا فیدرها که در طول تولید انباشته می‌شود
  • عوامل محیطی : نوسانات دمایی که بر کالیبراسیون ماشین تأثیر می‌گذارند
  • ریزش خمیر لحیم : گسترش خمیر قبل از قرارگیری مؤلفه که موقعیت‌های هدف را تغییر می‌دهد

راهکارهای پیشگیری شامل سیستم‌های پیشرفته تشخیص فیدوسیال، چرخه‌های کالیبراسیون منظم و کنترل محیطی برای حفظ عملکرد پایدار در قرارگیری در طول تولید است.

پیامدهای قابلیت اطمینان در قرارگیری حاشیه‌ای در برد مدار چاپی (PCB) حیاتی

هنگامی که قطعات به مقدار کمی از مکان مورد نظر خود منحرف شوند، تمایل به بروز مشکلاتی دارند که در طول آزمون‌های پایه پنهان می‌مانند، اما زمانی که تجهیزات در شرایط واقعی استفاده می‌شوند، به ویژه در معرض تغییرات دما یا حرکت مداوم قرار می‌گیرند، آشکار می‌شوند. برای سیستم‌های بسیار مهم مانند مانیتورهای قلبی یا سیستم‌های ایمنی خودرو، مشاهده شده است که این نقص‌های پنهان باعث افزایش شکست‌ها می‌شوند که ممکن است حدود سه برابر میزان اولیه در عرض تقریباً پنج سال افزایش یابند، بر اساس برخی گزارش‌های آزمایشگاهی صنعتی. این نوع مشکلات قابلیت اطمینان، خطرات جدی برای تولیدکنندگانی ایجاد می‌کند که نیاز به قابلیت اطمینان مطلق از محصولات خود دارند.

  • اتصالات متناوب : قطعات به‌طور جزئی متصل‌شده که باعث شکست‌های غیرقابل پیش‌بینی می‌شوند
  • خستگی اتصالات لحیم : اتصالات نامتقارن که در حین انبساط حرارتی تحت توزیع نابرابر تنش قرار می‌گیرند
  • کاهش عملکرد الکتریکی : مشکلات ایمنی سیگنال در مدارهای فرکانس بالا به دلیل اتصال زمین نادرست
  • مستعد خوردگی بودن : قرار گرفتن سطوح مسی در معرض به دلیل پوشش ناکافی فلز لحیم

این پیامدهای قابلیت اطمینان، دلیل آن را که دقت قرارگیری فراتر از معیارهای تولید فوری است و به طور بنیادی عملکرد طول عمر محصول را تعیین می‌کند، برجسته می‌سازد؛ به ویژه در کاربردهایی که شکست پیامدهای جدی ایمنی یا مالی به همراه دارد.

ارزیابی عملکرد واقعی دستگاه‌های SMT پیک اند پلیس

فراتر از مشخصات: ارزیابی واقعی سرعت و دقت در محیط‌های تولید

سازندگان اغلب بیشترین اعداد عملکردی ماشین‌های SMT پیک و پلیس را مطرح می‌کنند، گاهی اوقات بر اساس مشخصات فنی به حدود 200,000 قطعه در ساعت می‌رسند. اما زمانی که این دستگاه‌ها وارد خط تولید کارخانه می‌شوند، معمولاً تفاوت قابل توجهی بین آنچه قول داده شده و آنچه واقعاً تولید می‌شود وجود دارد. عواملی مانند تعویض قطعات، نگهداری فیدرها به صورت پایدار و تنظیم دقیق سیستم‌های بینایی، همه این اعداد چشمگیر را کاهش می‌دهند و خروجی واقعی را حدود 15 تا حتی 30 درصد نسبت به ادعاهای کاتالوگ‌ها کم می‌کنند. اعداد زمانی جالب‌تر می‌شوند که به دقت نگاه کنیم. حفظ تحملات بسیار کم زیر 20 میکرون در آن سرعت‌های ادعا شده بسیار دشوار می‌شود. حتی پیشرفته‌ترین تجهیزات نیز پس از چندین ساعت کار مداوم تمایل به از دست دادن دقت دارند. همین موضوع است که دقیقاً به همین دلیل تولیدکنندگان باهوش، قبل از تصمیم به خرید، این دستگاه‌ها را فقط با بررسی برگه‌های مشخصات فنی تست نمی‌کنند، بلکه آن‌ها را در شرایط واقعی تولید مورد آزمایش قرار می‌دهند.

مقایسه حوزه: یک تولیدکننده پیشرو در مقابل رقبای جهانی

آزمایش‌های میدانی که توسط ارزیابان مستقل انجام شده و در آن یک تولیدکننده بزرگ چینی در مقایسه با برندهای جهانی معروف بررسی شده، فاصله‌های قابل توجهی را در زمینه قابلیت اطمینان و سازگاری این دستگاه‌ها در عملکرد واقعی نشان می‌دهد. البته، تجهیزات ساخت چین معمولاً در مدارک فنی ظاهر خوبی دارند، هزینه اولیه پایین‌تری دارند و مشخصات سرعت مناسبی ارائه می‌دهند، اما وقتی در محیط‌های تولید واقعی تحت فشار قرار می‌گیرند، اغلب عملکرد کافی ندارند. آزمایش‌ها نشان می‌دهند که در طول تولیدهای طولانی، دقت نتایج به میزان ۱۲ تا حدود ۱۸ درصد کمتر از برندهای برجسته بین‌المللی است. چه چیزی باعث این تفاوت می‌شود؟ تولیدکنندگان جهانی معمولاً سیستم‌های بهتری برای مدیریت حرارت در قطعات متحرک خود دارند و همچنین کالیبراسیون دوربین‌های محکم‌تری به کار می‌برند. دستگاه‌های آن‌ها موقعیت‌گذاری را دقیق نگه می‌دارند و حتی پس از چندین ساعت کار مداوم، تنها در محدوده یک یا دو میکرون از محل مورد نظر انحراف پیدا می‌کنند. این موضوع در محیط‌هایی مانند خطوط مونتاژ برد مدار چاپی (PCB) بسیار مهم است، جایی که جابه‌جایی‌های بسیار کوچک می‌تواند باعث خراب شدن تمامی باتچ‌های برد مدار شود.

سوالات متداول

چرا سرعت و دقت در ماشین‌های قراردهی SMT حیاتی هستند؟

سرعت و دقت از اهمیت بالایی برخوردارند، زیرا هرچند قرارگیری سریع باعث افزایش تولید می‌شود، اما اغلب به قیمت دقت تمام می‌شود که منجر به خطاهای بیشتر و کاهش بازدهی اولیه در تولید الکترونیک می‌گردد.

چه روش‌هایی دقت قرارگیری قطعات را به زیر ۲۰ میکرون بهبود می‌بخشند؟

سیستم‌های پیشرفته بینایی، کنترل سروو و دستاوردهای جدید در فناوری کنترل حرکت به دستیابی به دقت زیر ۲۰ میکرون کمک می‌کنند و از دوربین‌های با وضوح بالا، هوش مصنوعی و سیستم‌های حرکتی پایدار بهره می‌برند.

تولیدکنندگان چگونه می‌توانند از عدم ترازبندی در قطعات پیچ‌های ریز و BGAs جلوگیری کنند؟

برای جلوگیری از عدم ترازبندی، تولیدکنندگان می‌توانند از سیستم‌های پیشرفته تشخیص فیدوسیال استفاده کنند، ماشین‌آلات را به‌طور منظم کالیبره نمایند و عوامل محیطی مؤثر بر دقت قرارگیری را کنترل کنند.

قطعات در ساعت (CPH) چیست و چرا مهم است؟

تعداد قطعات در ساعت (CPH) معیاری کلیدی است که تعداد قطعاتی را که یک دستگاه SMT می‌تواند در یک ساعت قرار دهد، اندازه‌گیری می‌کند. این معیار برای ارزیابی کارایی تولید حیاتی است، اما باید با در نظر گرفتن ملاحظات کیفی تعادل یابد.

نادرستی‌ها چگونه بر قابلیت اطمینان برد مدار چاپی (PCB) تأثیر می‌گذارند؟

نادرستی‌ها در حین قرارگیری قطعات می‌تواند منجر به عیوبی مانند سنگ قبر، پل‌ها و تشکیل بد اتصالات لحیم شود و بر قابلیت اطمینان برد مدار چاپی تأثیر بگذارد و هزینه‌های کار مجدد را افزایش دهد.

فهرست مطالب